جدول جو
جدول جو

معنی رقت بار - جستجوی لغت در جدول جو

رقت بار
رقت انگیز. رقت آور. (از یادداشت مؤلف). رجوع به مترادفات کلمه شود
لغت نامه دهخدا
رقت بار
کشتاوان رقت انگیز: (با وضع رقت باری در آنجا زندگی میکرد)
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
فرهنگ لغت هوشیار
رقت بار
برانگیزاننده ترحم و دلسوزی
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
فرهنگ فارسی معین
رقت بار
يرثى لها
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
دیکشنری فارسی به عربی
رقت بار
Wretchedly
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
دیکشنری فارسی به انگلیسی
رقت بار
misérablement
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
دیکشنری فارسی به فرانسوی
رقت بار
miserablemente
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
رقت بار
жалко
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
دیکشنری فارسی به روسی
رقت بار
erbärmlich
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
دیکشنری فارسی به آلمانی
رقت بار
жалюгідно
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
دیکشنری فارسی به اوکراینی
رقت بار
nędznie
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
دیکشنری فارسی به لهستانی
رقت بار
可怜地
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
دیکشنری فارسی به چینی
رقت بار
miseravelmente
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
دیکشنری فارسی به پرتغالی
رقت بار
miseramente
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
رقت بار
दयनीय ढंग से
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
دیکشنری فارسی به هندی
رقت بار
dengan sengsara
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
رقت بار
مایوس کن انداز میں
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
دیکشنری فارسی به اردو
رقت بار
দুঃখজনকভাবে
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
دیکشنری فارسی به بنگالی
رقت بار
อย่างน่าสังเวช
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
دیکشنری فارسی به تایلندی
رقت بار
kwa huzuni
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
دیکشنری فارسی به سواحیلی
رقت بار
sefil bir şekilde
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
رقت بار
ellendig
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
دیکشنری فارسی به هلندی
رقت بار
悲惨に
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
دیکشنری فارسی به ژاپنی
رقت بار
באומללות
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
دیکشنری فارسی به عبری
رقت بار
비참하게
تصویری از رقت بار
تصویر رقت بار
دیکشنری فارسی به کره ای

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کِ یَ / یِ)
رخت دارنده. کسی که جامه های پوشیدنی سپرده به اوست. (ناظم الاطباء). منصبی در دورۀ قاجاریه. یکی از شغل های درباری بزمان سلاطین قاجار برای داشتن لباس های شاه. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(غَ / غِ لَ زَ دَ / دِ)
آرام بخش. (آنندراج) :
چه روح افزا و راحت باری ای باد
چه شادی بخش و غم برداری ای باد.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(زِ)
روزی که پادشاهان دیوان کنند و بار عام دهند:
علی عالی اعلا که چوب حاجب او
سر ینال و تکین را بروز بار شکست.
سنایی (از آنندراج).
روز بار تو سود کرد جهان
تا جهان است روز بار تو باد.
؟
لغت نامه دهخدا
(رَ قَ)
کسی که پیشه اش رقم زدن و نشان کردن حروف و علامت است، نویسنده. محرر. (آنندراج). نویسنده. کاتب. (فرهنگ فارسی معین) :
شبی بر سر زانوی مشق روز
رقم کار فرد صباحت فروز.
ملاطغرا (از آنندراج).
رجوع به رقم پرور و رقم طراز شود، محاسب، حکاک. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
(گَ / گُو هََ کَ / کِ دَ / دِ)
رقت انگیز. که حس ترحم برانگیزد. که حس شفقت و دلسوزی تهییج کند. که شخص را به حال رقت و تأثر آورد. (یادداشت مؤلف). که دل سوزاند. رجوع به رقت آوردن و رقت انگیز شود
لغت نامه دهخدا
(رَ / رِ اَ کَ)
عرق بارنده. آنکه عرق کرده باشد. (آنندراج). که خوی آرد:
عید دیدار مبارک به جگر سوختگان
که عجب نقش از آن روی عرق بار زدند.
شیخ العارفین (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از ریز بار
تصویر ریز بار
ابری که) ریزی بریز بر، باران تند دارای قطرات ریز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رود بار
تصویر رود بار
جایی که در آن چند رود جاری باشد، رودخانه بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
اهانت آمیز، خفت آمیز، تحقیرآمیز، شرم آور، ننگین، خوارگونه، باخواری، وهن آمیز
متضاد: افتخارآمیز، فخرآمیز
فرهنگ واژه مترادف متضاد
ترحم برانگیز، جانگداز، دردناک، رقت انگیز، رقت بار
فرهنگ واژه مترادف متضاد